عمران و معماری

عمران و معماری
civil & Architecture
قالب وبلاگ
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عمران و معماری civil & Architecture و آدرس farhadaghababaee.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





بسم الله الرحمان الرحیم

 

فاصله زمانی بین قرن دوازدهم تا اوایل قرن شانزدهم را اصطلاحاً هنرگوتیک می نامند.درسده هفدهم این سبک را با لحنی تحقیر آمیزبه گوت ها (Goths)- یکی از اقوام بربر اروپایی – نسبت دادند. هنر گوتیک از فرانسه آغاز شد و به انگلستان و آلمان و اسپانیا راه یافت . در آغاز دوره ی گوتیک ، یعنی در حدود سال 1150 میلادی ، ناحیه ای که گاهواره ی پرورش هنر گوتیک قرار گرفت، منحصر و محدود بود به ایالت ایل دو فرانس – یعنی شهر پاریس و حومه ی آن – که قلمرو خاص پادشاهان فرانسه شمرده می شد  البته لازم به یادآوری است که شکل گیری معماری گوتیک فرانسه ، ریشه در معماری انگلستان دوره ی رومانسک داشت. واژه گوتیک نخست در مورد هنر معماری به کار رفت و در آن هنر بود که خصوصیات شیوه ی مذکور به خوبی بازشناخته شد. فقط در یکصد سال اخیر بوده که بحث در باره ی پیکر تراشی و نقاشی گوتیک نیز متداول گردیده است. کارشناس های تاریخ معماری مدرن در تقابل با دیدگاه ساده ای که در گذشته وجود داشت ، تعابیر پیچیده  و سردرگم کننده ای از معماری گوتیک به وجود آورده اند. به طور کلی سه رویکرد غالب حاکم است: رویکرد  سازه ای ، ظرافت بصری و سمبلیک .

اولین رویکرد بر اسکلت سنگی سازه ی معماری گوتیک تأکیدمی کند و از نظر کار مهندسی به بررسی می پردازد؛ گویی سازندگان آن غیر از تبدیل دیوارهای سنگین رومانسک به آرماتورهای ظرف سنگی دغدغه دیگری نداشته اند. آنها که این دیدگاه را در قرن نوزدهم مطرح می ساختند، گوتیک را دارای ارتباط نزدیکی با فن آوری سبک جدید معماری آهن و فولاد می دانستند . از این نظر در تقسیم بندی کلی اسکلت های معماری ، سبک گوتیک تفاوت اساسی چندانی با قصر بلورین و یا برج ایفل نداشت.

رویکرد دوم، معماری گوتیک را جزء هنرهای بصری ( دیداری ) به حساب می آورد و یا آن را بخشی از دانش زیبایی شناسی بر می شمارد که بر نقش خطوط تکرار شونده ای تأ کید می کند که در بخش قابل رؤیت فضای داخلی فراگیر می شود و شکل آن را از کلیتی تخت و ساکن ، به هیأت فضایی آراسته و سبک و پویا در می آورد.

عده ی دیگری بر نقش نورپردازی در این نوع معماری تأکید دارند؛ آن هم نه تنها بر تأثیر نوری که از بیرون شیشه های رنگی به درون می تابد بلکه تأثیر پدیده ی معروف به نخ نمایی در سبک گوتیک نیز مورد نظر است. نخ نمایی با ایجاد پوسته هایی چند لایه و قابل رؤیت ، از صلابت و سختی سازه می کاهد.از جمله به این نمونه ها اشاره می شود:

فضای داخلی معماری گوتیک شبیه به لایه های چتر مانندی است که یک در میان متحدالمرکزند ودرون یکدیگر قرار می گیرند؛ یا طاقی های مورب رگبرگی شکل ، و یا فرم متفاوت جرزها در تقابل با سادگی که در سبک رومانسک وجود دارد ، تردیدی در این مورد باقی نمی گذارد. اما ساختمانی مثلاًبه پیچیدگی کلیسای آمین بدون وجود احساسی قوی و عمیق، با ملاحظات ساختاری و بصری بنا نمی شود. در دوره ی رواج سبک گوتیک نمادهای بخش عمده ای از جریانات مذهبی و روشنفکرانه د رکلیساها بروز می کنند. جریان غالب روشنگری در آن دوران فلسفه ی اسکولاستیسم ( فلسفه ی مدرسی ) بود و معروف ترین شارح آن سنت توماس آکوینیاس ( 1255- 1274 ) بود که «رساله ی خداشناسی » (summa theological) او، چکیده ای از افکار مذهبی و روشنفکری زمانش است. میان اسکولاستیسم و معماری گوتیک پیوندهای محکمی وجود دارد، که از جمله ی آنها ترجمان دیدگاه های دایرة المعارفی به ترتیب آراستن کلیسا باسنگ و شیشه ویا ارتباط تنگاتنگ ساماندهی خردگرایانه ی ساختمان کلیسا با بیانات اسکولاستیک است. اسکولاستیسم را می توان آیینه ی فرهنگی کلیسای گوتیک محسوب کرد اما این تعبیر در برگیرنده ی تمامی هیجان و جادوی معماری- که کمتر بر استدلال و بیشتر بر نمادهای نافذ تکیه می کند- نیست. کلیسا نماد تصویری بیت المقدس ملکوتی است؛ شهری آسمانی که سنت جان درانجیل و سنت آگوستین در« شهر خدا» (   the city of God) به عنوان مقصد نهایی مقربان ( آنان که آمرزیده می شوند ) از آن یاد می کنند. ساختمان کلیسا ، به عنوان خانه ی خدا بر روی زمین ، باید صورتی از آن جهان دیگر را بنمایاند: با مجسمه ها و شیشه های رنگی ، وحرکت محض به سمت بالا وبا شکوه مندی اش ،و از همه اساسی تر با ساختن صورتی متعالی از محدودیت های این جهانی ، که هم خوش قریحه بود وهم محاسبه شده. اوج معماری در عصر ایمان، استنباط بصری انسان قرون وسطایی از واقعیت متعالی است. تنها چنین تعبیری توجیه گر طراحی کلیسای گوتیک و احساسات مذهبی است که در ساختمان آن دیده می شود. همین کیفیت رؤیایی آسمانی و فراگیر در این کلیساست که در برخورد اولیه تکان دهنده می شود. تفوق خیال بافی در کلیسای گوتیک دیگر وجوه ساختمان را در منظر درستی قرار می دهد. معماران ، دیدگاه نمادین را هدف اصلی خود قرارمی دادند، که حقیقتاً      هم سو باسلسله مراتب مورد نظر در فلسفه ی مدرسی بود و بقیه ی جزئیات د رجهت نیل به این هدف شکل می گرفت و ویژگی های ظاهری ( مانند فضا ، نور، خط ، هندسه ) فضای متعالی ساختمان را به وجود می آوردند . ویژگی های ساختاری (رگه های قوسی ، طاقی های نوک تیز ، پشت بندهای معلق ) نیز عوامل بصری راپدید می آوردند.

پشت بندهای معلق که دورتادور کلیسا را گرفته اند فرم هایی را حفظ می کنند که فضای رؤیایی درون ساختمان را به وجود می آورند. این فرم ها ، برای بیننده ای که درون ساختمان کلیسا حضور دارد، قاب پشت بندها را از یاد می برد، به گونه ای که گویی تنها با تکیه بر نیروی مافوق طبیعی ، معجزه و لطف الهی ، استوار به نظر می رسند. چنین می نماید که این سبک آسمانی است.

گوتیک ضمناً وجوه تشابه زیاد با سبک بیزانسی دارد. کلیسای ایاصوفیه قرینه ی مشرقی کلیسای آمین است، آنهم نه تنها از نظر مفهوم بلکه از نظر ارزش های آن جهانی در مسیحیت .در هر دوی این ساختمان ها ساختارهای هندسی معقول، تأثیراتی غیر خردگرانه پدید می آورند. اگر چه اینجا تأکید ما بر ویژگی های بصری و نمادین کلیسای گوتیک بیش از ویژگی های ساختاری آن بوده است. اما نمی توان منکر اهمیت این ویژگی ها بود؛ مخصوصاً طاق های استخوان دنده ای در این نوع معماری . این نام استعاره ای اشاره دارد به نقش دنده ها در آناتومی انسان، به عنوان بافتی متصل کننده و برپا دارنده ساختار استخوان بندی . درعمل، این دنده ها در معماری چیزی نیستند جز طاق های قوسی که معمولاً هر سه جفت در یک محفظه ی مستطیل شکل به طور طولی ، عرضی و مورب ادامه می یابند . این قوس های مورب اند که طاق های استخوان دنده ای را متمایزمی سازند؛ زیرا قاب احاطه کننده ی قوس های طولی و عرضی در طاق های محفظه ای و تویزه ای در سبک رومانسک نیز بود. این تفاوت نه تنها از نظر بصری بلکه از نظر ساختاری و فنی نیز تعیین کننده است. دنده های متقاطع به همراه قاب های خمیده ی دورشان ، آرماتور کاملی متشکل از قوس ها را در حاشیه ی انحنای طاق اصلی به وجود می آورند. این خود مزیت در خور توجهی است وبرای درک آن  باید طاق های تویزه ای در سبک رومی رومانسک را به یاد آورد. در سبک رومانسک ، در محل تقاطع گوشه های قائم میان دو طاق محفظه ای ،         بر جستگی هایی به وجود می آید. بااینکه چنین چیزی نسبت به طاق های محفظه ای مزیت هایی دارد امادر عمل محدودیت های بسیاری رانیز به وجود می آورد؛ از جمله اینکه از اطراف باز است تا نوروفضا بامانعی روبه رو نشوند و وزن تا حدودی در گوشه متمرکز می شود. اما این طاق هاسنگین است و هنگام ساخت نیازمند قالب عظیمی است. از این که بگذریم ، طاق تویزه ای مشکلاتی فنی فراوانی نیز دارد.

طاق های گوتیک به طور طبیعی تنها روی نقشه ی مربع شکل اجرا شدنی است و حتی دراین صورت، هم در محل خطوط تقاطع طاق های محفظه ای – خطوط تویزه – انحنا شکلی به وجود می آید که هنگام ساخت مانع تشکیل خطوط ظریف و پاکیزه می شود. طاق استخوان دنده ای بر این موانع فائق می آید. برای فهمیدن این نکته ابتدا باید دانست که طاق های دنده ای ضربی چگونه به وجود آمدند. سازنده طاق تویزه ای اساساً با تشکیل دو طاق آهنگ شروع می کند: خطوط کج تویزه ای درمرحله ی دوم درمحل اتصال این دو طاق آهنگ تشکیل می شوند. اما درطاق استخوان دنده ای ، دنده های متقاطع اولین عناصری هستند که طراحی می شوند وطرح انحنایشان مستقل ازفرم دیگرفرم های خمیده طاق است. با این وصف ، دنده ها ممکن است نیم دایره ،بند بند، کج ، خشک و پرتکلف ، نوک تیز، ویا به هر شکل دیگری که سازنده انتخاب کرده باشد ساخته شوند. مضافاً اینکه نقطه به نقطه بر روی نقشه ی هر زمینه ای که طراحی شده باشند، قابل ارتقا و ساخت اند. این نقشه ممکن است مستطیل ، مثلث ، ذوزنقه ، پنج ضلعی، شش ضلعی ، دایره و یا هرشکل دیگر باشد. از جهت فنی ، دنده ها روند ساخت را نیز تسهیل می کنند. طاق های دنده ای تنها برای قوس ورودی شبستان ها به قالب نیاز دارند وقوس ها خود در حکم نوعی قالب ماندگار برای ساختن سطوح میان دنده های طاق اند. از نظر ساختاری ، این نظام مزایای بسیاری دارد: از جمله اینکه با کنار گذاشتن طاق های تویزه ای سنگین وروی آوردن به قوس های محکم استخوان دنده ای و پوسته های نسبتاً نازک سطوح ، از وزن طاق ها به مقدار زیادی کاسته شد.

قوس ها وزن و نیروی رانش را روی گوشه های بیرون نشستگی ساختمان متمرکز می سازند. وزن متمرکز و کاهش یافته این امکان را فراهم می سازد که قطر جرزها کمتر گردد ودر دالان های جانبی پنجره های بزرگ ترساخته شود، مشروط بر اینکه تعداد کافی از پشت بندها برای خنثی کردن نیروی رانش جانبی پیش بینی شده باشد؛چون نیروی رانش جمع می شود ودرمنطقه ی محدودی متمرکز می گردد، ونه مانند گذشته که دردامنه ی وسیعی گسترده می شد. حتی اگر ابتدای قوس طاق دنده ای نقطه ای مرتفع باشد( نظیر کلیسای آمین که شروع قوس درارتفاعی بیش از 100 پا ( حدود 48/30 متر است) ، کافی است که درهمان نقطه ، مقاومتی با نیروی رانش جانبی مقابله کند ودربرابرفشارباد برسطوح جانبی نیزمقاوم باشد. چنین چیزی با استحکام بخشیدن از طریق ایجاد قوس ها بر روی جرزهایی مستقل و بزرگ ساخته می شوند. نیروی رانش موجود و نیروی های تخریب کننده به آرامی به زمین منتقل می شوند. این پشت بندهای معلق – که نام گذاری نیز کاملاً به جاست – بار سنگینی را از دوش دیوارهای شبستان ها برمیدارند. این بار ، قبلاً سبب ایجاد محدودیت هایی در طراحی پنجره می شد. پشت بندهای دست و پاگیر قسمت های تحتانی نیز به خارج از راهروها و دیوارهای موقت منتقل می گردد و وظیفه ی آنها برعهده ی جرزهای عظیمی گذاشته می شود که بدون تأثیر گذاری بر محیط داخلی ، راهرو و جایگاه کُر در خارج از کلیسا بنا شده اند.

حال سؤال این است که : چرا معماران گوتیک از طاق های نیم دایره به طاق های نوک تیز روی آوردند؟حدس زده می شود که دودلیل محتمل ترباشد. طاق های نوک تیزسبک تربه نظرمی رسند، در حالی که نوک طاق به بالا اشاره دارد و شاید یاد آورعروج مسیح و رسیدن به خداست. البته فقط ظاهر طاق مسأله نیست. طاق نوک تیزعملاًدرمقایسه با طاق نیم دایره نیروی رانش را  تحمل می کند. طاق نوک تیز گوتیک شبیه به یک سلسله قوس است که شکل آن تقلید از شکل زنجیری است که بین دو نقطه آویخته شده باشد. این شکل که به سمت بالاجهت می گیرد، دارای ساختار ایده آلی از انحنا درطاق است. در این انحنای ایده آل خطوط نیرو دقیقاً ازمرکز جرم می گذرند، بی آنکه مانند طاق های گرد به صورت خطر ناک به سمت دو لبه تغییر جهت بدهند. اگر نیرو به حاشیه ها منتقل شود، باعث تخریب ساختار سازه می گردد؛ ضمناً اینکه طاق نوک تیز در مقایسه با طاق گرد همانندش می تواند نازک ترباشد که این درساختمان کلیسا نکته ی درخوراهمیتی است.

طاق نوک تی یک مشکل هندسی را که ذاتاً مربوط یه طاقی های استخوان دنده ای می شود، از میان می برد. به خاطر  اینکه اضلاع مربع با قطر آن برابر نیستند، ر اشکال مستطیلی سه اندازه به چشم می خورد: طول و عرض و قطر . برای اینکه مشکل را تشخیص بدهیم ، شرایط معمولی رادر نظر بیاورید که سازنده می خواهد طاق دنده ای را روی یک بر آمدگی مربع شکل برپا سازد و شکل دنده های طاق گرد باشند. از آنجا که سطح مورب دنده های ضربدری به مقدار رادیکال 2 برابر( 414/1) بزرگ تر از قطر قاب طاقی است که آن را در برمی گیرد ، بنابر این دنده های ضربدری به همان نسبت بالاتر قرار می گیرند و بدین ترتیب طاقی به وجو می آید که آن را طاق دنده ای گنبدی می نامند و معمولاً ویژهی ساختمان های لومبارد است. آن بخش ساختمان که روی آن طاق گنبدی زده شده است، عمیقاً تاریک اند واز بخش های دیگر که در همسایگی آن قرار دارند تفگیگ می شودند. این نوع طاق یکی از مهم ترین برتری های ساختاری طاق های دنده ای را نیز خنثی می سازد که عبارت است کار شناور ساختن تمامی نیزوی ران در گوشه های طاق .

در طاق گنبدی ، برجستگی رشته ای طاق یک مسیر افقی را طی نمی کند بلکه به سمت مرکز طاق که مرتفع تر از قاب طاق است صعود می کند. این بدان معنا نیست که مشابه آنچه در گنبد واقعاً نیم کره ای شکل رخ می دهد نیروی رانش تنها در مسیردنده های طاق به سمت پایین هدایت نمی شود، بلکه فشار در تمامی مسیرهای ممکن روبه پایین وروی قاب طاقی ها وارد می آید ؛ در حالی که این وزن باید به صورت یک دست و متناسبی روی این قاب- که به وسیله ی پشت بندها حمایت می شود توزیع گردد. از این روطاق های دنده ای گنبدی شکل تنها درظاهر سنگین و دست و پاگیر نیستند. راه حل این کار در این است که پشت بند ردیف طاق تاجای ممکن به خط افقی نزدیک گردد؛ یعنی باید برای این کار طاق ها و دنده ها را به حدی خاص مرتفع کرد. این کار تنها با استفاده از دنده های نیم دایره ای که باسطح مشترکی شروع می شوند ممکن نیست، زیرا در این صورت فقط یک دسته از دنده های طاق کاملاً نیم دایره خواهند بود ودر باقی دنده ها باید بخشی از انحنارا حذف کرد، که طاقی بندبندی تشکیل شود؛ و یا باید ارتفاع آن را به وسیله ی شمع یا پایه ها افزایش داد. در یک بخش مستطیل شکل ( که خاص ساختمان های سبک گوتیک است) سازنده حق انتخاب دارد. اگر دنده های متقاطع نیم دایره ای هستند باید زیرطاق های دیگرکه کوتاه ترند شمع زده شود. اگر طاق های جانبی( آنها که کوتاه ترند) نیم دایره ای باشند، باید دنده های طاق های بلندتربند بند باشد. عاقبت اینکه اگر طاق های متقاطع نیم دایره ای هستند، زیر طاق های جانبی باید شمع زده شود ودنده های متقاطع باید بند بند باشند.

این راه حل تنها فرضیه پردازی نیست بلکه عملاًدرمراحل ابتدایی ساختن طاق های دنده ای در نرمانی وفرانسه به کاربسته شده است. شایدعجیب به نظرمی رسد که پس از چند دهه ، سازندگان اقدام به کاری کردند که امروزازنظرما به عنوان درست ترین کارمورد ارزیابی قرارمی گیرد؛ یعنی خود داری از ساختن انحنای دایره ای شکل یک تکه درسقف و شکستن انحنا در سنگ تاج و ایجاد طاق های نوک تیزکه به سادگی وبا تغییر درجه ی تیزی درطاق، ساختن طاق با هر ارتفاعی برروی هر سطح ممکن می شد. بنابر این برآمدگی ها به آسانی هم سطح می شوند وتنها تفاوت میان دنده های محافظ ، درجه ی نوک تیز بودن کمان آنهاست. این گونا گونی ازنظر بصری نوعی پویایی زنده به وجود می آورد که درتقابل بازشتی پایه های هوایی وطاق های بند بند و شکل های نیم دایره ای است. هنگامی که طبیعت و رابطه ی متقابل بین طاق های استخوان دنده ای ، پشت بندهای معلق، و طاقی های نوک تیز درک شود، تاریخچه ی ابتدایی و پیچیده ی معماری گوتیک نیز فهم پذیر میگردد.

معماری گوتیک در فرانسه

در خلال قرن سیزدهم بعد ازمیلاد درفرانسه حکومت فیلیپ اگوست به درجه ای ازوحدت ویگانگی نائل آمد که تا آن زمان دیده نشده بود. البته بعداً انگلستان ایالات زیادی را ازفرانسه تصرف کرد وبه رغم قدرت رقابتی دوک های بورگوندی ، تمایل به یکپارچگی و وحدت، روز به روز بیشترمی شد.علاوه براین،وسایل ارتباطی به تدریج بهترمی شدونواحی مختلف ازفعالیت های یکدیگرآگاهی بیشتری می یافتند. این تغییرات سبب گردید به عوض اینکه یک سبک منفرد نورمان با پرووانسی پدیدار شود، سبک گوتیک فرانسوی به وجو آید. بویژه رشد شهرها دوران گوتیک را از روانسک متمایز می کند زیرا رومانسک به نحوزیادی محصول صومعه ها بوده است. کلیسا مرکز زندگی شهری بود، بیشتر فعالیت های مربوط به زندگی شهری در درون کلیسا یا در جلوی آن انجام می شد. هر گروه از مردم شهر در ساختمان و تیین کلیسای بزرگ شهر نقشی را به عهده داشتند. ممکن است دسته های مختلفی از مردم شیشه های رنگین پنجره ها را هبه کرده ، یا مسؤولیت نماز خانه ای را به عهده گرفته و آن را به قدیس مشوق خود اهدا کرده باشند. در مورد کلیسای شارتر، اهالی شهر خود را آماده کردند تابه وسیله ی گاری و ارابه ، سنگ ها را به محل کلیسا حمل کنند. شوق شرکت در خدمات شخصی نخست با حرارت مذهبی مشتعل می شد ولی چاشنی غرور شهری رانیز با خود به همراه داشت. هم چشمی بین شهرها نیز شدت می گرفت و بر اساس همین بود که کلیسای نوتردام در پاریس ساخته شد وبعداً به تبعیت از آن ، کلیساهایی همچون کلیسای آمین و کلیسای بووه نیز ساخته شدند.

اولین نمونه های در خورتوجه سبک گوتیک در اوایل دوازدهم دراطراف پاریس مشاهده می شود. ریشه های آن سبک به منطقه ی نرماندی و انگلستان نرمن بر می گردد. در نرمانداری است که کلیسای سنت اتین در کائن، مربوط به قرن یازدهم ، پدیدارمی گردد دراینجا برای اولین بار دیوارهای حجیم تحلیل می روند وبه قالب های دولایه تبدیل می شوند وبه صورت عناصرستون مانند خطی درمی آیند. این عملکرد دردورهام به سقف هانیزتعمیم پیداکرد: ابتدا در سقف راهروی مقابل جایگاه همسرایان به سال 1093 میلادی ، سپس درسقف خود جایگاه ( قبل از 1110میلاد ) و عاقبت در شبستانها بین سال های ( 1128- 1133 ) میلادی . دراین سقف ها که محفظه های دو بخشی بزرگ با طاق های ضربدری نوک تیز و استخوان دنده ای متقاطع سنگین و نیم دایره ای بودند. میل به ایجاد فضاهای عظیم غار مانند نقش عمده ای داشت. تقریباً هم زمان این انگیزه به سمت ایجاد فرم های تأثیر گذارتری ره می برد و طاق شش جزئی پیش ساخته در کلیسای سنت اتین نمایان می گردد.

در سومین دهه ی قرن دوازدهم تحولات گوتیک به سمت جنوب شرقی فرانسه و به ایل دوفرانس حرکت کرد. اینکه چرا و چگونه چنین استان کوچکی با نشانه های کمرنگی از سبک رومانسک ناگهان محل تولد سبکی از معماری شد که قرن ها سیطره اش را برتمامی اروپا حفظ میکند، سؤالی است که پاسخ به آن چندان آسان نیست. اما سلطنت نوپای فرانسه در این مکان استقرار یافت و جاه طلبی های سیاسی سلطنت از آنجا به مناطق دیگر گسترده شد. در قرن دوازدهم پاریس تبدیل به پایتخت روشن فکرانه اروپا گردید و به شعاع صدو پنجاه مایل (حدود 35/241 کیلومتر ) در اطراف شهر ، هنر و معماری گوتیک در تعداد بی شماری ازساختمان ها شکل گرفت . نمونه های اولیه ی معماری گوتیک درفرانسه ، تجربه ی ساختاری کوچکی بین سال های 1120 و 1130 میلادی بود که بافن آوری جدید و رو به توسعه ی تکنیک در آینده پدید آمد.

همان طور که بیزانس در شرق جهان به عنوان پایتخت جهانی دوم جایگزین گشته بود، پاریس هم درغرب جهان همین نقش را داشت. ایل دو فرانس مانند صندوقچه ای بود که تمدن درآن محافظت می شد. اصول هنری گوتیک و ساختمان کلیساهای جامع ایل دو فرانس، کلیساهایی ازجمله سنت دنی ، لائون ، شارتر ، آمین ، بووه ، لاماتس و بورگز را در پاریس به وجود آورد وطرح این کلیساها به وسیله ی معماران بزرگ و هنرمند به سراسر اروپا منتقل گرید.

هر بخش از اروپای قرون وسطی ، تأثیر خاص خود را بر معماری گوتیک گذاشت. آلمان، اسپانیا و انگلستان باهم متفاوت اند وهر کدام تاریخ مربوط به خود را دارند. اما در واقع ، همگی بستری از ساختار بزرگی هستند که سازندگان سنت دنی ، لائون وشارتر آنهارا به بار آورده اند. در اوایل قرن 12 میلادی می گفتند کلیساهای رومی نورماندی و انگلستان شبیه به هم اند و درمدت کمتر از صد سال بعد، به جای مقایسه و تشابه ، نقاط تقابل کلیسای آمین و کلیسای سالزبری مدنظر قرار گرفتند. با این همه  ،به رغم اختلافات، کلیسای آمین نمونه ی محوری و کلیسای سالزبری نمونه ی ایالتی از همان شیوه ی گوتیک به شمار می آیند. معماری گوتیک را باید در نوع اروپایی در نظر گرفت. اروپایی که سفربه آن درتابستان دشواربود ودرزمستان ناممکن.اما سفرها همیشه ثمر بخش بوند؛ چون سفرهایی بودند که برای اهداف مهمی انجام می شدند. معماری گوتیک را باید محصول نظامی اجتماعی دانست که در آن انسان ، جایگاه و کار مخصوص به خود را دارد. فرقه های مذهبی ، کلیسا های جامع وصومعه و کلیساهای محلی را ساختند. طبقه ی اشراف خانه های اربابی و قلعه ها را ساختند. به طوری که زمانی آلمان به تنهایی ده هزار قلعه داشت. بازرگانان ، شهرنشینان و اصناف نیز شهرها را ساختند. قدرت مکان های رسمی فوق العاده مهم بود؛ از قبیل تالارهای روحانیان ، تالارهای اصناف، انبارها، فروشگاه های برگ واقع درمیدان ها . اینها بیانگر آن هستند که حتی مدت ها پیش از به پایان رسیدن قرون وسطی ، احداث ساختمان های زیبا تنها محدود به کلیسا نبود بلکه در واقع موفقیت جهانی تلقی می شد. در حالی که سقف ها کلیساها ، اشراف قلعه ها ، و تجار شهرها را می ساختند. روستاییان نیز کلبه ها ، آسیاب ها و طویله ها را بر پا می کردند. کلبه های قرن دوازدهم بدون شیشه یا دودکش باقی مانده اند اما همان طور که در بسیاری از روستاها و مزارع می توان دید، اروپای غربی تاقرن پانزدهم دارای یکی از بهترین زبان های بومی درتاریخ بود. این ثروت عظیم معماری ، سلسله روابط مرسوم وعرف ها را منعکس می ساختند؛ و هزاران فرقه ی محلی نیز وجود داشتند، با شجره ی مقدس و کاخ های آرمانی که مانند بدعت های عظیم جلوه گر می شدند. نظام معماری قرون وسطی ، به میزان زیادی نظام زندگی آن دوره را انعکاس می داد. هر بخش واسطه ی بخش دیگر بود. عملکرد، سازه و دکوراسیون در آن بیش از هر سبک دیگری ، حکم مثلثی کامل را داشت. از یک نقشه ی معین و پیچیده می توان تقریباً کوچک ترین تیزه ی قوس جناغی را هم استنباط کرد. از قبه ی کنده کاری شده می توان شکل طاق و قوس را استنباط کرد و همین طورتا سیستم هم جواری فضا و کل نقشه . پس معماری گوتیک چه بود؟ اولاً سیستمی بود که در آن یک سقف سنگی ضد آتش در برابر رانش بیرونی مقاوم می گشت، نه اینکه با دیوارهای قطور نوع معماری رومانسک بلکه به وسیله ی پشت بندهای بیرونی ، طی زمانی که این سبک ازقرن دوازدهم تا شانزدهم پیشرفت کرد. این سیستم باقراردادن حجم و نیرو در پشت بندها و جاهای لازم وکاهش ضخامت دیوارادامه یافت. در اواخر ، اصلاً دیواری وجود نداشت وبه جز پنجره های بزرگ ، بین پشت بندها هیچ چیز دیگری قرارنمی گرفت . چون چنین پنجره هایی ضرورتاً باید در برابر باد مقاوم می گشتند و قطعات کوچک شیشه نیز تقویت می شدند. آنها به وسیله ی حفاظ ها وتزیینات توری گوتیک تقسیم بندی می شدند. این به نوبه ی خود، به شیشه و کار شیشه ی رنگی چنان میدان دیدی می بخشید که هنر کاربری آن در گوتیک ، مانند معرق کاری بیزانس باشد.

ثانیاً گوتیک معماری ای از نوع کند کاری بود. درست است که ماوقتی مثلاً به نمای غربی ولز یاریمز نگاه می کنیم ، ساختمانی را می بینیم که همانند معبد یونانی ، برای در ک اشکال به شکل مجسمه طراحی شده است. اما این پدیده فرع بر واقعیت است. همه ی سنگ ها به خاطر وضعیت ساختاری ، قالب ریزی و کنده کاری می شوند. بنابراین همه ی عناصر- اعم ازتویزه ، حفاظ ، ستون و طاق – شامل سه کیفیت معماری بود : کاربری ، ساختاری و دکوراسیون . قالب ریزی های هر سنگ، با کاهش وزن آن به بازدهی اش می افزود . با تجلی خطوط ، نیرو، کشش، ریتم ، رانش ، در سرتاسر ساختمان ، به ماهیت تزیین آن اضافه می گردید. پشت بند، نقشی وسیعاً ساختاری وزیبایی شناختی برعهده داشت. در جایی هم که لازم بود ، نیرو را در زوایای مستقیم نسبت به خط رانش توزیع می کرد. علاوه براین، برآمدگی های ساختمان را به صورت خارجی تقسیم بندی می کرد، همان طورکه قبلاً ستون طاق قوسی رومانسک به صورت داخلی انجام می داد.

ویژگی های مهم معماری گوتیک عبارت بودند از :

1)      طاق نوک تیز

2)      پشت بند

3)      طاق و تویزه

4)      قالب گیری

هر یک از اینها در رومانسک صرفاً با حالت محتاطانه منعکس شده بودند. برای مثال، طاق نوک تیز درسومین کلیسا در کلونی حدود سال 1100 میلادی به اجرا درآمد ؛ اما هیچ کس هرگز خواب آن را هم ندیده بود که چنین چیزی می تواند طراحی کلیسا را به کلی متحول سازد. پشت بند معلق به وسیله ی معماران سبک رومانسک برای تحمل نیروی رانش طاق قوسی شبستان کلیسا در عرض راهرو تادیواربیرونی استفاده شد.اما درزیرسقف اتاقک سینه دیواری راهروپنهان می شدو هرگز به صورت معماری مورداستفاده قرارنمی گرفت . البته طاق و تویزه دردوران رومانسک نیز وجود داشت. پایه ی مفصل دار رومانسک با چهار گوش ها و شمسه ها مطابق با حلقه های متحد المرکز طاق بالایی ، ازیک لحاظ ، قالب ریزی شده بودند. قالب ریزی ها ازلحاظ عملکرد زیبایی سنگ بودند. لیکن قالب ریزی های گوتیک درمواردی نظیرشارتر و ولز، درحدود سال 1200 میلادی به صورت گرد پدیدار شدند. اگر چه اینها ویژ گی های مهم معماری گوتیک بودند اما چیزی که حقیقتاً گوتیک را مستقل می کرد، و آن را از لحاظ فنی ممکن می ساخت ، طاق نوک تیز بود. دیدیم که رومی ها چگونه در سالن ها ، طاق های قوسی چهار بخش بدون تویزه را روی بیرون نشستگی های ساختمان به مقیاس بسیار بزرگ اجرا می کردند. همچنین دیدیم که چگونه طاق های قوسی رومانسک با تویزه سنگین وجود داشتند، اما صرفاً روی بیرون نشستگی های ساختمان . اگر بر آمدگی هر طاق روی لایه ای قرارداشت، پس آشکار و واضح بود که طاق ها باید روی هرچهارطرف دهانه به یک ارتفاع بالا بروند،زیرا هیچ کدام از رومی ها و سازندگان آنها نمی توانستند تصور کنند که طاق چیزی فراتر از یک نیم دایره باشد( دهانه ی طاق ها باید مرتفع باشد) . رومی ها وسازندگان آنها گاهی سعی به حل این شکل به وسیله ی تنگ وگشاد کردن دهانه ی نیم دایره ی طاق می کردند، واین همچون نوعی وصله عمل میکرد.

چنین به نظر می رسید که طاق های بلند، یا تماماًیا به طورجزئی ، دارای شیب بودند. بعداً این مشکل به طور کامل حل شد و این پیشرفت غیر منتظره ای در تاریخ معماری بود. زمانی که طاق های بلند پذیرفته شدند، دهانه ی طاق می توانست به جای مربع، مستطیل باشد. دراین دهانه ی مستطیل شکل طاق های بلند و شیب دار روی اضلاع کوچک تر و طاق های کم شیب تر و کوتاه ترروی اضلاع بزرگ ترقرارمی گرفت درحقیقت،با تغییردادن شیب طاق های مختلف وبر آمدگی های دهانه نتوانستن شکلی به آنها بدهند که از نظرعملکردی با پلان مطابقت داشته باشد. به طور مثال ، در دهانه ی لوزی های راهرو و کلیساهای کوچک و چند ضلعی فرانسه و خانه های فصلی و چند ضلعی انگلستان ، پیشرفت تکنیک طاق های بلند بسیار زیاد بود. طاق های بلند با استفاده از مستطیل و دهانه های نامنظم ، پلان را به طور کامل آزاد می کردند. طاق های بلند این امکان را برای به وجود آوردن متعدد دهانه ی نهایی گنبد می دادند . همه دارای انحنای متعددی بودند و می توانستند به ارتفاع یکسان بالا بروند . لزومی نداشت هیچ یک از دهانه ای طاق ها به یک ارتفاع یکسان بالا بروند. برآمدگی طاق ، مخصوصاًدرمعماری غرب فرانسه، باید کمی کج می شد. بنابر این به هر دهانه یک جایگاه ظاهری می دادند. اما مسأله اینجاست که با طاق های کمانی ارتفاع هر کدام از دهانه ها باید متناسب با طرح بالابرود. در اوایل قرن 14 میلادی ، زمانی که گوتیک در انگلستان توسعه یافت ، کمتراز18 دهانه که ازهرسرستون کوچک روی ستون های تالار بلند می شد، وجود داشت. تازمانی که تفکری بیولوژیکی به وجود آمد، عقیده ی رومی ها و سازندگان آنها ساختن یک گنبد یا طاق شبیه پوست لاک پشت بود، که زیر آن می بایست صاف باشد. اما عقیده ی سازندگان سبک گوتیک ساختن یک طاق شبیه استخوان بندی پستانداران بود. قوس های تیز روی دهانه ی مستطیل شکل قابل اجرا بودند وبر خلاف دهانه ی مربعی شکل باعث می شدند که وزن همه ی ساختمان بیشتر از دو مرتبه توزیع شود. مانند بسیاری نقاط تقویتی ساختمان ، پنچره های نقش داررنگی و نگه دارنده های ضعیف دهانه ها و تالارها ، در محل اتصالات باهم متمرکز می شدند. به هین لحاظ ، همه ی آنها با گنبد بالایی هماهنگ بودند . قوس های نوک تیز موجب تقویت و تمرکزبیشتر فرورفتگی هایی در پایه ، یا سبک کردن همه ی ساختارها و بالا رفتن دیوار پشتیبان بود؛ زیرا امکانات تکنیکی از طاق های تیز جداناپذیربودند. یکی از بزرگ ترین مشوقان سازندگان سنت دنی ، آبوت سوژه ، معمار قرون وسطی بود. اودر طرح کلیسای سنت دنی با ساخت یک هشتی و سپس بازسازی جایگاه همسرایان در سال 144 میلادی ، جایگاه خود را به عنوان معمار گوتیک تثبیت کرد. او اندیشه های خود را در مورد معماری گوتیک و کلیسای سنت دنی در کتابی به رشته ی تحریردرآورد. درفرانسه ی مرکزی صرفاً کلیساهای نویرون و  senlis  بین سال های 1140 و 1220 میلادی ساخته شدند سپس بزرگترین کلیساهای جامع پاریس دربین سال های 1163و1235وهمچنین لائون(1221163)،بورگز( 119- 1275)

شارتر (1194- 1260)،لامتس (1220-1264)،ریمز (1220-1288) ساخته شدند. ساخت کلیسای جامع شارتردرواقع هم زمان باسنت دنی آغازگردید؛اما تنها جبهه ی غربی کلیسای سنت دنی ساخته شد (کلیسای قدیمی در پشت آن باقی ماند و در سال 1194 سوخت ) . سردرباشکوه آن، که تلفیق شگفت انگیزی از مجسمه سازی ومعماری بود، به نسل اول گوتیک تعلق داشت. در بعضی ازاین کلیساها هنوزمقداری ازسادگی سبک رومی وجود دارد. برای نمونه ،شیشه ی رنگی معروف در کلیسای شارترممکن است به یک سری ازنمادهای به کار رفته درروی دیوارها شبیه باشد. آن نمادها برروی پنجره های نوک تیز بسیار بزرگ قرار گرفته بودند. نوک قوس ها به طورعریان و بدون تزیینات باقی ماندند. تنها ، زمانی که مؤسسان به دیوار بلند پنجره دار رسیده بودند، شروع به تقسیم بندی پنجره های نوک تیزکردند وآنها رابایک سری صفحات تزیینی –مرکب از الگوهای گرفته شده از ضخامت دیوار، که هرکدام ازآنها به نوع متفاوتی از این پنجره اشاره می کرد- پوشاندند. در طی فعالیت های ثمر بخش صد ساله ی آبوت سوژه در کلیسای سنت دنی ،می توان گفت که بدین ترتیب سبک گوتیک درفرانسه شکل گرفت.این کلیساها مشخصه های مشترکی دارند. آنها همگی دارای پلان های پهن ، به فرم صلیب شکل بودند. ساختمان کلیسای نوتردام درپاریس،که به سال 1163آغاز شد ، بیش از هر کلیسای دیگرنمایشگرعلائم بارزشیوه ی آبوت سوژه دربنای کلیسای سنت دنی بوده است.نقشه ساختمانی آن با تأکیدی که برمحورطولی اش گذاشته شده است؛ بر خلاف کلیساهای بزرگ رمانسکی خاصیتی کاملاًفشرده ووحدت یافته دارد. غلام گردش دو طبقه ی دورجایگاه کُرمستقیماً تا راهروهای جانبی شبستان ادامه می یابد و بازویی قطور وکوتاه آن فقط اندکی از نما عریض تراست . در داخل بنا ، هنوز انعکاس هایی از شیوه ی رمانسکی نورمان ها به چشم می خورد. از این دست اند طاق های شش بخشی شبستان برای پوشش دهانه هایی نزدیک به شکل مربع و بالکن هایی بربالای راه روهای جانبی . ستون های ردیف طاقی جانبی صحن ، یکی دیگر از عناصر قدیمی است که به حال خود باقی مانده است. لیکن پنجره ی عریض فوقانی و سبکی و ظرافت شکل های ساختمانی ، خاصیتی کاملاً گوتیک را به وجود می آورده اند.همچنین خاصیت قائم بودن فضای داخلی،جنبه ی گوتیک دارد،که چندان هم نتیجه ی تناسب های واقعی شبستان نیست. درکلیسای نوتردام ، مانند جایگاه کرکلیسای سنت دنی ، پشت بندها از داخل بنا مرئی نیست . نقشه ی ساختمانی آنها را به شکل توده هایی هجیم از پایه های آجری نشان می دهد که مانند ردیف دندانی از بدنه ی بنا بیرون نشسته است. این پشت بندها در ارتفاع سقف راهروها به صورت ((پشت بندهای معلق )) در می آیند ؛یعنی تبدیل به نوعی پل بندی هلالی شکل می شوندکه به فواصل واقع درمیان ردیف پنجره زیرسقف می پیوندند و فشار رو به خارج طاق ها را نگهداری می کنند. باشکوه ترین بخش خارجی کلیسای نوتر دام نمای غربی آن آسیب فراوان دید و قسمت عمده اش دوباره تعمیر گردید. نمای نام برده هیأت اصلی خود را حفظ کرده است. طرح آن به طور کلی انعکاسی است ازساخته شده به شیوه ی نمای سنت دنی که به نوبه ی خود مشتق بود ازنمای ساخته شده به شیوه ی رمانسکی نورمان ها .

سردر نمای قدیمی نوتر دام پاریس به صورت بخش بندی درفواصل میانی طبقات به صورت ردیفی از کنده کاری ها و پیکره ها طراحی شده است. دراینجا درها بزرگ ترند و اصولاً دهانه های ورودی هم به وسیله ی رویه ی اریب و پخی در دورتادورخود گسترش یافته اند، به گونه ای که این رویه های پخی دردورتادور خود گسترش یافته اند، به گونه ای که این رویه های پخی به دهانه های ورودی بنا تأکید بیشتری می دهند و زمینه ای به دست می دهند برای کنده کاری و پیکرتراشی دردورتادوردرهای ورودی.پنجره ها نیزدارای اطرافی بارویه ی اریبی اندوبزرگ تر از پنجره های بناهای رومانسک هستند. ساختمان کلیسای نوتردام درسال 1163 میلادی ، یعنی فقط چند سال پس ازآغازساختمان کلیسای لائون ، آغاز شد و تجسمی از درهم آمیزی حیرت انگیز آرمان های محافظ کارانه و ترقی خواهانه است. جایگاه کُر و بازوی کلیسا درسال 1182میلادی ، صحن در سال1225میلادی ، و نمای آن در سال 1250 میلادی تکمیل شدند. درنقشه ی این کلیسا ساختمانی با مقیاس بلند پروازانه و همچنین پنج راه رو دیده می شود که در آن شیوه ی بلوک بندی رومانسک با شیوه ی طاق زنی شش بخشی صحن گوتیک آغازین ترکیب شده است.بازوی اصلی، کوتاه بود و از حد راهروهای جانبی بیرونی فراتر نمی رفت . صحن اصلی چهار بخشی بود ویک سه دهانه به شکل یک رشته نقش های گل سرخ داشت. این ساختمان پیش ازآنکه تکمیل شود، دستخوش تغییرات وسیع گردید. در فاصله سال های 1225 و 1250 میلادی ، نمازخانه ها را در فضاهای بین دیوارهای پشت بند ساختند ودر سال 1250 بر طول یال های بازویی افزودند؛ هر چند شکل اولیه ی پشت بند ها یا بلوک های مجاور مربع متقاطع حفظ شد. در این زمان ساختمان صحن کلیسای شارترتکمیل گردید وبالکن ها و نمای چهاربخشی دیوارهای مختص معماری گوتیک آغازین را به عناصری منسوخ تبدیل کرد.

سازنده شارتر، نُه برج درساخت کلیسا به کار برده بود: دوبرج درجبهه ی غربی،یک برج مرکزی درتقاطع ،دو برج درهرجناح ، و دو برج درپهلوی نیم دایره هایی که درانتهای غربی کلیسا بودند. کلیسای لائون با پنج برج و بامنارهای مخروطی مخصوص ، سقف های مخروطی ، در قرن 12 تکمیل گردید و به آرمان اصلی نزدیک ترشد. ارتفاع بلند و ظرافت ساختمان های سبک گوتیک ، معمولاً امکان ایجاد برج های سنگین مرکزی را – که در آن میل مارپیچ بالای برجک کافی بود- فراهم می کند. در درون ، کلیسای جامع بزرگ گوتیک نشان دهنده ی ساختاری سه طبقه است. در طبقه ی اول سالن طاق دار بازشویی به راهروها وجود دارد. طبقه ی دوم آن ، ساختمانی سه دهانه است و طبقه ی سوم شامل دیوار بلند پنجره داری است که روشنایی سالن را تأمین می کند . از سطح دیوار پنجره دار، یک شیار هلالی طاق دار ایجاد می شود، این علامت صلیب قسمت هایی را از هم جدا می کند که نسبت به دیگر شیارها، قالب سنگین تری –آن طور که در رومانسک بو د –ندارد. بنابر این آنچه در این طاق ها دیده می شود، ردیفی از شیارهایی نیست که به عنوان الگویی برای هر کدام از این شیارها به شمار بیاید؛ بلکه قسمت های ساختمانی پیشرفته ای از بدنه های هلالی است وبرای همین است که سبک گوتیک انگلیس از فرانسه گرفته شد اما به زودی ویژگی های منحصر به فرد خود را شکل و توسعه داد.

در کلیسای جامع شارتر بنای رأس با شکوه برج ، تقریباً هم زمان با بنای نما درقرن دوازدهم است؛ ولی رأس برج شمالی تا اوایل قرن شانزدهم ساخته نشده بود ودرنتیجه ، این دو برج از لحاظ سبک و شیوه ی رئوس باهم متفاوت اند دراوایل دوران گوتیک ، فرانسویان احساس کردند که مناره باید آهسته و به شکلی نامحسوس از برج به طرف بالا کشیده شود. بنابر این درمناره ی جنوبی درشارتردوعنصرخطی به کارگرفته شده است: یکی خطی که ازسطح عمودی دیوارهای برج به طرف رویه های شیب دار مناره امتداد می یابد، و دیگری خطی که ازطرح چهارگوش برج به طرف طرح هشت گوش مناره کشیده شده است. پنجره های خوابیده در بالای آن ، یک مرتبه بالاترین اشکوب برج و پایین ترین مرحله ی مناره را مجسم می کنند. این پنجره ها ارتبا ط بین برج و مناره ی بالایی آن را چنان زیرکانه برقرارمی کنند که گویی خوشان در وسط این ارتباط قرار ندارند و انسان به سختی متوجه وجودشان می شود. خطوط برجسته ای تا مرکز هر پنچره ی خوابیده بالا می رود وزاویه هایی چون زاویه ی نوک مناره تشکیل می دهد؛ و به این ترتیب ارتباط عمودی برج و مناره ادامه می یابد. طرح کلیسای شارتر که بین سال های 1194 تا 1260 میلادی ساخته شد، با تمام سبک های دیگر متفاوت است. به خاطر حذف دیوار، این طرح فقط شامل یک سری نقطه هاست که به وسیله ی خط هایی که نشانه پشت بندها یا ( دنده های ) سقف گنبدی هستند، به هم متصل شده اند. پنجره ها باشیشه رنگی ، در کلیسای شارتر نوعی تأثیر آرایشی از تجلیل مذهبی زمان گوتیک را به دست می دهند؛ ولی شیشه های رنگین ، جلوی مقدار زیادی ازروشنایی را می گیرند و کلیسا را درزندگی بارنگ مایه های تیره غرق می کنند. در یکی از پنجره های غربی کلیسا تصویرها روی زمینه ای قرمز قرار دارند ولی رنگ مایه ی آن دارای شدت و درجه ی یکنواخت نیست . رنگ آبی که از آبی کم رنگ تا آبی سیر تغییر می کند، بر لباس های ترسیم شده تسلط دارد، با تأکید هایی از رنگ های زرد طلایی و سفید .

باهرچه پیشتررفتن درکلیسا ، یک رشته دورنما به چشم می خورد. قوس های طرفین صحن،راه روهای طرفین مشاهده می شود؛ و ازوسط آنها بازوی فرعی کلیسا قابل رؤیت است. ولی نقطه ی اوج کلیسا ، انتهای خیره کننده ی شرقی آن است. در آنجا راهرو به دورمحراب کلیسا می پیچد و یک سری نمازخانه ها را پدید می آورد. طرح  منحنی در اینجا به غنای زیادی از تأثیر می رسد، به گونه ای که درهرقدم ،زیبایی های تازه ای به چشم می خورد. چشم اندازها تغییر می کنند و الگوهای سایه و روشن از یک قسمت کلیسا به قسمت دیگر آن جاری می شوند.

گوتیک در انگلستان ، آلمان ، ایتالیا

گام های اصلی در تاریخچه ی شیوه ی گوتیک ، که در فرانسه شروع شد، در سایرکشورها دو چندان برداشته شد . بنابر این دراواخر قرن دوازدهم و اوایل قرن سیزدهم دیگرشور رومانسک کم مانده بود که متوقف شود. سپس شیوه ی محلی ، زیر نفوذ شیوه ی فرانسوی یا جوردیگر ، شکل گرفت . این شیوه های واگرا آن قدر پرشماراست که در اینچا نمی توان به بحث در باره ی همه ی آنها پرداخت و  به همین خاطر فقط به مواردی بسنده خواهد شد.

در سال 1174 میلادی در کلیسای کانتربری آتش سوزی فجیعی رخ داد . به ویلیام آوسیس که سنگ تراش ماهری بود، مأموریت داده شد تا محل جدیدی برای گروه کُر طراحی کند. هر چند که ساخت آن به وسیله ی فردی فرانسوی و برای یک سقف نرمنی بود، با این حال کار جدید کاملاً ویژگی انگلیسی داشت؛ به طور مثال، کم ارتفاع ترازکلیساهای فرانسوی معاصربود. ویلیام آوسنس طرح کلیسای کلونی را که شامل جفت جناح هایی بود، ترکیب کرد که به نوبه ی خود طرحی انگلیسی شد.

اغلب کلیساهای جامع انگلیس کلیساهای رهبانی بودند، درحالی که کلیساهای فرانسه برای روحانیان دنیوی ساخته می شدند. این امرفقط نکته ای مذهبی نیست بلکه نکته ای با اهمیت برای معماری و طراحی شهری نیزمحسوب می شود. کلیساهای انگلیسی ازشرق به غرب کشیده بودند در حالی که کلیساهای فرانسه نسبتاً کم طول باقی مانده اند؛ و این بخصوص ، با توجه به ارتفاع زیادشان کاملاً محسوس است. کلیساهای فرانسوی دروسط شهر ، مشرف به خانه های کوچکی بودند. کلیسای انگلیسی گروه های زیادی از برج ها را دارد که ارتفاعشان بیش از درختان است. ممکن است اصلی رهبانی برای بسیاری از کلیساهای انگلیسی وجود داشته باشد که بتواند غفلت آنها را نسبت به جبهه ی غربی توضیح دهد ؛ بخصوص ، در مقایسه با سردرهای کلیساهای ریمز یا آمین ، چون سازنده ها توجه شان را معطوف به ایوان ها و درگاه ها می کردند که توسط جماعت استفاده می شد؛ - اگر چه کلیسای کانتر بری بیشتر فرانسوی بود- در عوض سایر بناهای تاریخی به سبک انگلیسی قدیم ، ولز و سالزبری ولینکلن ، خیلی انگلیسی هستند.

در کلیسای ولز که ساختش حدد سال 1190 شروع شد ، پنجره ها به صورت تکی و فرمشان نوک تیز است و گذرگاه های طاق دار، تا انتها گچ  بری شده اند . در کلیسای شارتر که هم زمان با کلیساهای انگلیسی ساخته شد، چهار ستون متصل شده وجود دارد ودر ولز، نما به صورت یک صفحه به شدت تزیین شده است که حتی به خاطر جای گذاری برج های غربی کلیا پهن تر نیز به نظر می رسد.

شهرت این بناها به علت ترتیب و ابعاد و نحوه ی قرار گیری آن در کلیسا است، و نه مجسمه های باشکوه به کار رفته در آن ، در سال 1220 میلادی کلیسای سالزبری مورد بازسازی قرار گرفت . پنجره ها اغلب به صورت پنجره های نوک تیز و وسیع است اما در طبقه ی سوم و در قسمت های شرقی ، نقوش تزیینی با فرم های فرانسوی مطابقت می کنند. ولی ازنظر کشیدگی فضای داخلی همانند خصوصیت گوتیک انگلیسی است و هیچ نوع تأکید قائم وجودندارد. از طرفی هم نحوه ی اتصال سه ردیف ستون ها به همدیگر به کشیدگی فضای داخلی کمک می کند. به کارگیری زیاد گچ بری ها و استفاده ازمرمربه رنگ قهوه ای سوخته ، برای دکوراسیون بدنه ی ستون ها ، بهترین نمونه است . کلیسای فرانسوی با ارتفاع بزرگ و جناح های کم عمق باعث می شود که حسی همچون وجود یک هال وسیع به وجود آید ، چون فضای کلی آن را می توان حس کرد. ولی در عوض ، کلیساهای انگلیسی با جناح های عمیق که محل قرارگیری کشیش است، به صورت مفصل بندی طراحی می شود. تضاد میان جهش صعودی متهورانه که به برج تقاطع کلیسای سالزبری داده شده . با پراکندگی افقی آسوده بالی که باقی ساختمان دارد، نشان می دهد که گوتیک انگلیس طی آن یک صد سال درمسیر تازه ای روبه تحول گذاشته بود. این تغییر ، هنگامی بهتر آشکار می گردد که داخل سالزبری با جایگاه همسرایان کلیسای گلاستر – که در ربع دوم قرن بعد ساخته شده – مقایسه گردد . کلیسای اخیر نمونه ی بارزی است ازشیوه ی گوتیک انگلیس، که گوتیک پیش رفته نیز نام گرفته است. این نام گذاری به خوبی افاده ی معنی می کند ؛ زیر ا کشیدگی محوری بنا- یعنی خاصیتی که شیوه ی انگلیسی پیشین فاقد آن بود- اکنون کاملاً نمایان گردیده است. از این جهت گوتیک با منابع پیشینه معماری  فرانسه خویشاوندی بس نزدیکتری داشت؛ اما در عین حال شامل پاره ای علائم خاص مکتب جزیره نشینان بود که بامعماری قاره ی اروپا سازگار درنمی آمد. تکرار سنگ تراشی های توری مانند درون قاب بندی های دیوار ، ردیف پیکره های نمای غربی سالزبری را به یاد می آورد. نقشه ی ساختمانی قسمت چهار گوش انتهای شرقی را به شیوه ی کلیساهای پیشین انگلیس تقلید می کند؛ و بالاخره انحنای رو به بالای طاق به اندازه ی طاق شبستان سالزبری شیب تند دارد. اما از طرفی هم رگه ها به صورتی کاملاً تازه درآمده است ؛ بدین معنی که تعداد آنها تکثیر یافته و شبکه ای تزیینی د رسطح سقف به وجود آورده است که موجب می شود خطوط مرزی واقع درمیان دهانه ها ازنظرمحو گردد و سراسر طاق حالت سطحی واحد وبه هم بافته یابد، که به نوبه خود طبعاً برخاصیت وحدت فضای داخلی می افزاید.

معماری گوتیک  در آلمان بسی کند تر از انگلستان ریشه گرفت . تا میانه ی قرن سیزدهم سنت رومی وار آمیخته بایادگارهایی پایداراز شیوه ی اوتونی ، سلطه ی خود را حفظ می کرد ؛ گر چه عناصر نو ظهور گوتیک پیشین نیزبه تدریج به آن افزوده می شد. از حدود سال 1250 میلادی به بعد شیوه ی گوتیک مترقی ایل دوفرانس در ناحیه ی رانیلاند آلمان نفوذ آشکار یافت ، به طوری که می توان گفت ساختمان کل

موضوعات مرتبط: مطالب معماری، ،

[ دو شنبه 21 بهمن 1392 ] [ 13:33 ] [ farhad ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید farhadaghababaee@yahoo.com
بهمن 1392 دی 1392
امکانات وب

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 10
بازدید کل : 27387
تعداد مطالب : 24
تعداد نظرات : 7
تعداد آنلاین : 1

اوقات شرعی